پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 113566
صهيونيسم مشکل جهان امروز
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 710

اين گفته در حالي مطرح ميشود که جهان در بحرانهايي به سر ميبرد که به جرات مي توان گفت مسبب اصلي آنها صهيونيستها مي باشد. نمونههايي از اخلالگريهاي صهيونيسم در جهان، به صورت خلاصه بيان شده است:

1-    شهرک سازي در مناطق اشغالي قدس

استمرارشهرکسازي در سرزمين هاي اشغالي 1967، به ويژه در اطراف بيتالمقدس موضوعي تازه نيست و همواره اصرار بر گسترش اين شهرک سازيها را از جانب رژيم صهيونيستي شنيده ايم.

شهرکسازي در مناطق اشغالي قدس تنها يکي از دهها مشکلي است که بر سر پيشرفت کشورهاي جهان به بار آورده اند.رژيم صهيونيستي اخيرا در اقدامي تلافي جويانه به ارتقاء جايگاه فلسطين در سازمان ملل به عنوان دولت ناظر غير عضو ( 29 نوامبر ، 2012 ) و شکست از جنگ هشت روزه در غزه در نوامبر 2012 از مقاومت ، ساخت شهرک هاي صهيونيست نشين را تسريع کرده است.

رژيم صهيونيستي درصدد ساخت شش هزار واحد مسکوني جديد در قدس شرقي و کرانه باختري رود اردن است.رژيم اسرائيل با ساخت شهرک هاي صهيونيست نشين و تخريب منازل فلسطينيان ، درصدد تغيير بافت جمعيتي مناطق فلسطيني به نفع صهيونيستها است.

در واقع هدفي که صهيونيستها از اين شهرک سازيها دنبال مي کنند، اين است که عموما اين شهرک سازيها در مناطق اشغالي 1967 در حال گسترش است.

بر اين اساس بايد گفت که اراضي 1967 جزو سرزمين اشغالي محسوب مي شوند، در نتيجه اين اقدام رژيم صهيونيستي عملي غيرقانوني تلقي مي شود. در اصل هدف اسرائيل اين است که با اين تجاوز اراضي اشغالي خود را گسترش دهد و صرفا به محدوده مرزهاي 1948 اکتفا نمي کند.

بايد افزود رژيم صهيونيستي به دنبال گسترش محدوده مرزي و سرزميني خود در کرانه غربي، حتي فراتر از مرزهاي 1967 که امروزه به عنوان فلسطين ناميده مي شود، است. اقدام به ساخت مراکز مسکوني و انتقال يهوديان کل دنيا به اين شهرکها يا به عبارتي ديگر به اين اراضي اشغالي از ديگر اهدافي است که رژيم صهيونيستي دنبال مي کند.

بر اين اساس مهمترين هدف اين رژيم تغيير چهره جمعيتي-جغرافيايي و در يک کلام يهودي سازي کل سرزمين اشغالي است. به عبارت ديگر رژيم صهيونيستي مي خواهد در دراز مدت، با افزايش تعداد يهوديان نسبت به اعراب، به لحاظ حقوقي به الحاق کامل بيت المقدس و بخشي از آن يعني مسجد الاقصي جامه عمل بپوشاند. سرزمين هايي که به لحاظ تاريخي هميشه از آن مسلمانان بود. درمقابل اين خود سري هاي رژيم صهيونيستي اتحاديه اروپا هم واکنش نشان داده و ابراز نگراني کردهاند.

2-    توسعه طلبي در جهان

هر کشوري که يهوديان زماني در آن زندگي کرده يا نقشي در آن داشتهاند، ممکن است بخشي از طرح توسعه طلبي صهيونيستها باشد، افرادي که آرزوي يک جهان يک پارچه صهيونيست را در سر ميپرورانند. اگرچه رژيم اسرائيل به اخراج آفريقاييهاي سياهپوستِ غيريهود و آسياييهاي تيره پوست کمر بسته است، به يهوديان فلاشا از اتيوپي و بني منشه از هند حق شهروندي داده است. اصل قبيله بني منشه از ميزورام و مانيپور در مرزهاي هند و ميانمار ميآيد، ادعا ميشود اين افراد در قرن هشتم به هند تبعيد شدند و از اين رو «قبيله گم شدهي» اسرائيل هستند. اين «يهوديان جديد» به عنوان دارندگان گذرنامه اسرائيلي اجازه دارند به هند بازگردند.

مطمئنا اسرائيل در آيندهاي نزديک ادعا ميکند در افغانستان نيز سهم دارد، زماني که ذخاير نفتي و معدني بيشتري در اين کشور کشف شود و نيروهاي نظامي غربي نيز از آن عقب نشيني کنند. از اينها گذشته برخي از دانشمندان يهودي مدعي هستند پشتونهاي افغانستان و شمال پاکستان يکي ديگر از «قبايل گم شدهي اسرائيل» هستند. البته لازم به ذکر است که بسياري از پشتونها نيز از اعضاي طالبان هستند که اين امر کار را براي اسرائيليها آسانتر ميکند.

3-    القاي فرهنگ غرب در شرق

اسرائيل خط مقدم مقابله با توسعه طلبي شوروي ديروز و روسيه امروز به شمار مي رود. آن کشور همواره به تقاضاي آمريکا براي امن سازي منطقه حساس و بحراني خاورميانه پاسخ مثبت داده است و در واقع، اسرائيل امتداد قلمرو ارضي غرب با همه ويژگي هايش در شرق، تجسم يکي از ايالت هاي آمريکا در خاورميانه ، صحنه تئاتري براي نمايش و القاي فرهنگ غرب در جامعه جغرافيايي مسلمانان ، ابزاري براي مجازات کشورهاي مخالف آمريکا ، معبري براي صدور کالاهاي غربي به آفريقا و آسيا ، محلي براي آزمايش سلاح هاي غرب و نيز سرپل غرب در قلب جهان عرب و سرزمين اسلام محسوب مي شود.اين ويژگي منحصر به فرد « صهيونيست را به کانون واقعي قدرت سياسي جهان و کانون نظامي استراتژيک تسلط بر جهان »و يا به عقيده وايزمن ، به صورت « بلژيک آسيايي، يعني خاکريز اول انگلستان براي کانال سوئز » در آورده است. حتي اگر اسرائيل از اين ويژگي ها بي بهره مي بود و تنها از اين ويژگي که حاکمان واقعي واشنگتن صهيونيست هايي هستند که به شکل نامرئي قدرت را در آمريکا از پشت صحنه در دست دارند ، براي اثبات ادعاي خدمت فراوان صهيونيسم به ليبراليسم آمريکايي کافي بود.

اسرائيل مي کوشد با تخريب فرهنگ انساني ، کارشکني اقتصادي ، رخنه در دستگاه هاي امنيتي ، مشارکت درسرکوب جنبش هاي آزادي بخش ، گسترش خدمات نظامي ، اعمال جاسوسي و اعطاي کمک هاي مالي ، راهي براي نفوذ آمريکا در آسيا ، آفريقا و آمريکاي لاتين بگشايد . نمونه هاي بسيار براي اثبات اين ادعا مي توان نام برد ؛ مثلا وزير امور خارجه سري لانکا اعتراف مي کند که در برابر برقراري رابطه با اسرائيل ، آن کشور کمک هاي ويژه در اختيار کشورش مي گذارد . چندي پس از اين معامله سياسي ، اسرائيل نمايندگي سياسي خود را در سفارت آمريکا در سري لانکا بازگشود که به استثناي رئيس آن ، همه کارکنان نمايندگي اسرائيل ، آمريکايي بودند . همچنين ، شرکت اسرائيلي بنامان با تخريب اقتصاد نيکاراگوئه و نيز کارشناسان اسرائيلي ، با مشارکت در سرکوب انقلابيان ضد دولتي گواتمالا و جاسوسان صهيونيستي با شناسايي رهبران جنبش هاي آزادي بخش آمريکاي لاتين ، حوزه نفوذ آمريکا را گسترش و تثبيت کرده اند.

4-    ايجاد انقلابهاي نرم در کشورهاي جهان

يکي ازمهمترين سازمانهاي يهودي در آمريکا ايپاک (AIPAC) است .اين سازمان تعيين کننده تمام سياستهاي آمريکا در سطح جهانيست و جالب اينکه بدانيم« بنياد جامعه باز » يا همان « بنياد جورج سوروس » يکي از زير شاخه هاي اين سازمان صهيونيستيست بنياد سوروس نقش عمده اي در ايجاد انقلابهاي نرم در کشورهاي تجزيه شده از شوروي سابق و در سطح خاور ميانه دارد. همين بنياد سوروس تحت حمايت سازمان آيپاک است که فعاليت گروههايي که در بر اندازي نظام ايران فعاليت دارند را سازمان دهي ميکند حتي هاله اسفندياري و کيان تاج بخش که چندي پيش ماهيت آنان توسط اطلاعات ايران کشف شد زير نظر بنياد سوروس که زير شاخه اي از سازمان صهيونيستي آيپاک هستند از اعضاي اين سازمان بودند .در واقع سازمان آيپاک سازماني است که بر همه فعاليتهاس سياسي آمريکا تسلط کامل دارد نماينده اي از نمايندگان مجالس امريکا به پيروزي نهايي نميرسد مگر آنکه با تاييد و پشتياني مالي اين سازمان باشد بنابراين انتخابات آتي رياست جمهوري آمريکا به هيچ وجه موضع دولت آمريکا را در سطح جهاني تغيير نخواهد داد و در حقيقت مردم آمريکا در انتخاب سرنوشت مملکتشان هيچ کاره اند .

5-    ايجاد بحراناقتصادي در جهان

بسياري از سايت ها در مورد نقش صهيونيسم در شکل گيري بحران اقتصادي جهان سخن گفته و صهيونيستها را مسئول اين بحران دانسته اند و کاملا واضح است که اين شبکه ها بر جهت گيري هاي افکار عمومي اثر گذاشته اند به گونه اي که بر اساس نظر سنجي "جمعيت ضد افترا" که نهادي کاملا وابسته به " اسراييل" است و ماموريتش يافتن جهت گيري ها و گرايش هاي ضد اسراييلي در جهان مي باشد ، 31 درصد از اروپاييان در مورد بحران اقتصادي کنوني جهان صهيونيستها را مورد سرزنش و ملامت قرار داده اند .در اين نظر سنجي 3500 تن از کشورهاي اتريش ، فرانسه ، مجارستان ، لهستان ، آلمان ، اسپانيا و انگليس شرکت کرده بودند. آبراهام فوکسمان رييس جمعيت ضد افترا مي گويد ، احساسات ضد يهودي هنوز در ميان بسياري از اروپاييان مشاهده مي شود و بر اساس اين نظر سنجي بيش از نيمي از اروپاييان بر اين باورند که يهوديان ساکن کشورهاي اروپايي به اسراييل عشق مي ورزند و به آن علاقه مند هستند و 40 درصد از آنان نيز بر اين باورند که يهوديان در دنياي اقتصاد و تجارت از قدرت بسيار ويژه اي برخوردار هستند.

6-    تسليحات هسته اي صهيونيسم

اين در حالي براساس اعترافات موردخاي وانونو و گزارش هاي صادر شده از سوي سازمان هاي اطلاعاتي جهاني ومراکز اطلاعات بين المللي متخصص در بخش انرژي وتسليحات هسته اي، رژيم صهيونيستي بين 300 تا 500 کيلوگرم پلوتونيوم در اختيار داشت که مي توانست با اين حجم مواد راديواکتيو حداقل 350 سلاح هسته اي از انواع وکاليبرهاي مختلف در اختيار داشته باشد.

حال اينکه خود صهيونيست ها از يک طرف و سازمانهاي بين المللي وابسته به آن بدون توجه به وجود اين سلاح هاي ضد حقوق بشر در صهيونيست، فعاليتهاي هسته اي ايران را با توجه به همه بازديدهاي مکرر، مورد توجه قرار داده اند و آن را مشکا اصلي جهان مي دانند.

7-    سلطه رسانهاي صهيونيسم

تمامي شبكههاي تلويزيوني، ماهوارهاي و كابلي آمريكا تقريباً به وسيله شش غول رسانهاي اداره ميشوند و با توجّه به اينكه اين رسانههاي آمريكايي مخاطبان زيادي در سراسر جهان دارند و در واقع تمامي اخبار، اطّلاعات و برنامههاي سرگرم كننده مردم جهان از طريق اين رسانههاي انحصاري تأمين ميشود، ميتوان اذعان داشت كه اين غولهاي رسانهاي بر تمامي جهان مسلّط هستند.شش ابر رسانه آمريكايي، جريان اصلي رسانهها در جهان را در دست دارند و هدف اوّليه آنها نيز سلطهجويي اقتصادي است و نه اطّلاعرساني. اين ابر رسانهها كه هر كدام داراي شبكههاي راديويي، تلويزيوني، ماهوارهاي و ... هستند، به اشكال گوناگون تحت سلطه صهيونيست‌‌ها قرار دارند و در جهت پيشبرد اهداف صهيونيسم فعّاليت ميكنند.

 

 

در پايان هرچند بان کي مون با ارائه گزارشهايي از فعاليتهاي خصمانه صهيونيستها در فلسطين، ساخت و سازهاي رژيم اشغالگر اسرائيل، تخريب خانههاي فلسطينيان و ساخت راههايي که فقط يهوديان ميتوانند از آن استفاده کنند، هتک حرمت به قوانين جهاني حقوق بشر دانسته، ولي عملاً اين تحرکات صوري مي باشد و تنها القاي اينکه سازمان ملل نيز بدين قضيه واکنش نشان داده است، مي باشد با ين حال اين سوال مطرح مي گردد که تا کجا بايد آزادي در راه پيشبرد اهداف ضد حقوق بشري صهيونيستها در جهان وجود داشته باشد و تا کي سازمانهاي مدعي حمايت از حقوق ملل سکوت مرگبار خود را در مقابل اقدامات صهيونيزم در جهان ادامه مي دهند؟

 

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html